بوی عید

خب بسلامتی مشکل پست قبلمون هم رفع شد ... (آخیش ش ش  ) 

وای ازهمین الان میشه بوی عید رو حس کرد .. 

من بیشترازهرچیزی اون هیاهو و هیجان قبل عید خیابونها رو دوست میدارم ... عاشق اینم که روزای آخراسفند 

برم توی خیابونا و قاطی اونهمه تکاپو و هیجان و برو و بیا گم شم .... درسته چندسالیه بخاطر مشکلات فراوون و

درگیریای ذهنی و شغلی و مالی که مردم صبورمون دارن خیلی نمیشه اون برق شادی رسیدن عید رو توی 

چشماشون دید ولی جالبه که نوروز همچنان نوروزه و آیین های زیباش هم باوجود همه سدها همچنان 

پابرجا و پرطرفدار .... خوبه که علی رغم تمام دغدغه هایی که ما ملت داریم اما هنوزم روزای آخرسال و 

بخصوص شب عید خیابونا ولوله س و درست بعداز تحویل سال یه سکوت محض تمام شهر رو میگیره و 

یکساعت بعداز تحویل سال دوباره ترافیک وحشتناک اما ازجنسی متفاوت از ترافیکهای همیشگی !

من حتی ترافیک شب و روز عید رو هم دوست دارم ... امسال مشتاقتر از هرسال به استقبال بهار

خواهم رفت و با شوقی خاص روزها و شبهای مونده تا نوروز رو میشمارم ... نوروز یکی از جشنهای اصیل

باستانی ماست و البته از معدود رسوم باستانی که همچنان پابرجاست و مردم با تمام توان گرامی میدارنش ..

گرچه درکنار تمام شکوه و زیبایی نوروز میتونم استرس نهفته در چشمان پدران این اب و خاک رو حس کنم که 

خدایا یه کاری کن شب عید شرمنده بچه ها نشم ... میتونم دل بی قرار مادرانی رو حس کنم که نمیدونن فردا 

با چه بهونه ای جواب اشتیاق کودکانشون رو برا خرید عید بدن و دائم دلشوره دارن که

وای امروز که پرسید " مامان پس کی میریم برام لباس عید بخری ؟!! " چی بهش بگم؟؟؟

هنوزم چشمان پرحسرت کودکان معصوم بی پناه و سرگردان در خیابونهای شهرم که باااون چشمای

غمگین و زیباشون خیره میشن به بچه هاییکه همراه مامان و بابا اومدن برا خرید شب عید , دل منو آتیش

میزنه ........ بله نوروز سرزمین من پرازین تضادهاست و کاش نیمه پر این لیوان روز بروز پرتر و پرتر شه .... آمین!


** برخلاف میل قلبیم کامنت دونی رو میبندم ! اگر حرفی, نکته ای, انتقادی بود لطفا در قسمت "تماس با من"

از منوی بالای صفحه , برام پیغام بذارید ... از لطف همراهان همیشگی بسیار سپاسگزارم ... شاد باشید رفقـــا ..

خمار پلاس

نه به چندوقت قبل ک همه ملت با فیل** شکن گوگل^^پلاس رو باز میکردن اما ما با سرعت نور بدون کمک از هیچ فیلی در سرزمین زیبای پلاس چرخ میزدیم نه به این چند روزه ک حتی با کمک فیلها هم نمیشود ب پلاس وارد شد !!!! گویی خودمان را چشم زدیم ....    من دلم برا پلاس شدن در پلاس تنگیده ... دلم برا سبزی پاک کردن تو کوچه پس کوچه های پلاس لک زده ... اصلا بذار اعتراف کنم ک اگه همه ملت معتاد فیث بوق هستن ما اقاجان معتاد پلاسیم ، الانم دوز خماری بدجور زده بالا .. چ کنیم ما؟!!!